زیباترین شعرهایم را برای تو می گویم ای سپیده تر از همه شعرهایم

سلام خوبین؟....دوباره ماه رمضون اومد این اولاش پدر ادم در میاد تا به تشنگی و گرسنگی عادت کنیم حالا این گرسنگیش رو میشه یه کاراییش کرد ولی تشنگیش خیلی اذیت میکنه ولی اشکال نداره ماه رمضونه دیگه من این ماه رو خیلی دوست دارم چون خیلی احساسهای قشنگ بهم میده عاشق لحظه های افطاریش هستم ..... یه جورایی اخلاقم بهتر میشه مثلا کمتر غر میزنم یا کمتر سر به سر این و اون میزارم و کمتر غیبت مردم رو میکنم..... رو مردم هم تاثیر میذاره یه جورایی همه قابل تحمل تر میشن مردم داخل شهر هم یه کم عوض میشن مثلا تو اتوبوس جوونا بیشتر جاشون رو به افراد مسن تر میدن یا بقالیه با احترام بیشتری با مشتریاش برخورد میکنه یا مثلا همین سرپرست خودم کمتر گیر میده ...خلاصه ماه قشنگیه ...آسمون یه رنگ دیگه پیدا میکنه خدا بیشتر به حرفای آدم گوش میده ....نفس کشیدن قشنگ تر میشه .... ادم احساس پوچی کمتری میکنه ..... خدا کنه امسال تو ماه رمضون اخلاقامون هم ادم وار بشه ..... تو این چند روزه که از ماه گذشته یادم نمیاد یه روز مثل ادمها روزه گرفته باشم حتما یه غیبت رو کردم خوب مگه میشه بدون غیبت روز رو به شب رسوند البته تقصیر من نیستا تقصیر بقیه هست که اخلاقشون رو درست نمیکنن تا من پشت سرشون غیبت نکنم.....منظورم رو میفهمی که؟ ......بگذریم هر کی میخواد تو ماه رمضون من واسش دعا کنم تو قسمت پیغامها بگه (حالا هر کی ندونه فکر میکنه من تو دار و دسته پیامبرا هستم) ...نه آخه میدونی چیه ؟  تو تلویزیون میگه واسه هم دعا کنید.... از اون جهت میگم ...... این پیغام گذاشتن تو وبلاگ هم از آدم انرژی میگیره ها الان حس گرسنگی بهم دست داد ......خوب من کم کم برم کاری ندارین بهشتیهای عزیز؟ به امید روزی که تو بهشت لواشک و چیپس و ماست موسیر با هم بخوریم و یه مسافرت دسته جمعی بریم جاده شمال بهشت......خوش بگذره ...خدانگهدار